{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی تکه، دانه، مه در واژهنامه ترجمیک
متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجهای دربرنداشت.
معنی تکه، دانه، مهره، وصله کردن, معنی تکه، دانه، مهره، وصله کردن, معنی تli، bاji، kici، mwgi lcbj, معنی اصطلاح تکه، دانه، مهره، وصله کردن, معادل تکه، دانه، مهره، وصله کردن, تکه، دانه، مهره، وصله کردن چی میشه؟, تکه، دانه، مهره، وصله کردن یعنی چی؟, تکه، دانه، مهره، وصله کردن synonym, تکه، دانه، مهره، وصله کردن definition,
معنی employee, ترجمه employee به فارسی, معنی از کار افتادن، ناتوان ساختن، محجور کردن ناقابل ساختن، سلب صلاحیت کردن از، بی نیرو ساختن
, ترجمه از کار افتادن، ناتوان ساختن، محجور کردن ناقابل ساختن، سلب صلاحیت کردن از، بی نیرو ساختن
به انگلیسی, معنی کنسل شده, ترجمه کنسل شده به فارسی, معنی deposition,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی،
ترجمه مقالات انگلیسی